۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

وداع با سارتر


جلوی خودمو نتونستم بگیرم و این کتاب رو شروع نکنم. من کلن خیلی به رابطه ی دوبوار و سارتر علاقه دارم. یه ارتباط پر از آزادی، فهم متقابل، علایق مشترک و در عین حال پر از استقلال و حفظ فردیت.
سیمون دوبوار: آیا بعضی از ارزیابی ها خوانندگان به شما ایده داده اند یا مانع کار شما شده اند؟آیا نظرشان بر روند نوشته های شما تاثیر داشته است؟
سارتر: نه فکر نمی کنم، یک خواننده ی ممتاز داشتم که شما بودید. وقتی می گفتید که «با این اثر، من موافقم» دیگر خیالم راحت می شد و کتاب را چاپ می کردم و مهم نبود منتقدان چه بگویند. شما به من اعتماد به نفس می دادید، اگر تنها بودم این اعتماد به نفس را نداشتم.
دوبوار: می شود گفت که  خواننده است که به صورتی، حقیقت متن را شکل می دهد.
سارتر: اما من خواننده را نمی شناختم، با اینکه منتقدان بودند و من از آنان توقع نداشتم. فقط شما بودید: اگر به نظر شما چیزی خوب می آمد من خیالم راحت بود و اگر منتقدان چیزی رو بد می دانستند فکر می کردم که آنها ابله اند و بس.

وداع با سارتر- سیمون دوبوار-ترجمه ی حامد فولادوند-نشر جامی- 10500 تومان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر