۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

آدم ها


فکر می کنم زندگی خیلی ربطی به موفقیت و تحصیلات و کار و اینجور چیزها نداشته باشد. یعنی نه اینکه نداشته باشد ها، دارد، اما اصلش اینها نیست. الان برای من حداقل، زندگی آدم های دور و برم است. این ها که دوستشان دارم، دوستم دارند. وقتی به پشت سرم نگاه می کنم، توی خاطراتم، فکر نمی کنم به فلان موفقیت یا بهمان شکست، همه اش این آدم ها هستند که رژه می روند جلوی چشمم. نه اینکه همه اش هم خاطرات خوب باشد، نه، آدم بد هم توی زندگی ام بوده، اما کلن آدم می بینم فقط. حتی کارم، درسم، مسائل جدیم را هم با آدم ها می بینم. کی چطور بود، با کی خیلی می خندیدیم، با کی چه ماجراهایی داشتیم، با کی درد دل کردیم. رنگ زندگی به آدم هایش است انگار و نگاه می کنی می بینی چقدر برایت مهم شده اند بدون آنکه قرار بوده باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر