تو جلسه دفاع یکی از بچه ها یه دوست رو بعد از چند ماه دیدم. دلم براش تنگ شده بود. می گفت از تابستون رفته پیش یه روانپزشک و داره باهاش کار می کنه. برای خودش کارت ویزیت چاپ نکرده بود. می گفت اگه اساتید بفهمن برای هیئت علمی شدن جلو پاش سنگ اندازی می کنن.
این خیلی ناراحت کننده است که ما تو دانشکده مون نمی تونیم رو استادها حساب کنیم که هیچ، تازه باید از سنگ اندازی ها و کاسب کاری هاشون هم بترسیم. یه دانشجو اینجا حتی روی راهنمایی اساتید هم نمی تونه حساب کنه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر